کلاردشت

دیدگاه خود را اینجا بیان کنید تا از پیشنهادات و انتقاداتتان استفاده کنیم.


(مدیریت وبسایت مازندران بام ایران)



کلاردشت



کلاردشت بهشت ایران منطقه ای که زبانزد خاص و عام چه در داخل و خارج از کشور یکی از چهارمین نقطه خوش آب و هوای کشور باقدمت چهار هزار سال که اطراف آن پو شیده از برف و جنگلهای بکر طبیعی است . کوه و جنگل , دشت , دریاچه , رود , آبشار , آب و هوای لطیف مردمانی سازگارو مهمان نواز و برخی از اثار و ابنیه تاریخی در گستره ای نسبتا محدود و یکجا گرد هم قرار گرفته اند . کلاردشت ب جاذبه فراوانش سالانه پذیرای دو میلیون گردش گر خارجی است جالب توجه است کلاردشت از جمله نقاطی در جهان است که تعداد سالخوردگان بیش از یکصد سال از دیگر نقاط به مراتب بیشتر است . مو قعیت طبیعی کلاردشت کلاردشت با وسعتی 113کیلو متر مربع : که 13کیلو متر مربع در محدوده قانونی شهر و 100کیلو متر مربع در حریم شهر که در محدوده قانونی جمعیتی بالغ بر دوازده هزار نفر و در حریم شهر سی هزارنفر و در ارتفاع 1250متری سطح آبهای آزاد در عرض جغرافیایی 36درجه و 29دقیقه شمال و طول 51درجه و 6دقیقه شرقی و در 35کیلو متری بخش مرکزی سواحل جنوبی در یای خزر واقع گردیده است . میانگین درجه حرارت سالیانه در کلاردشت 9/9+ , متوسط حداکثر 1/32+ ومتوسط حداقل 3/10- درجه سانتی گراد می باشد متوسط میزان بارندگی سالیانه در کلاردشت حدود 450میلی متر اندازه گیری شده است . کلاردشت دارای جنگلهای با ارتفاع 2400متر در دامنه شمالی تخت سلیمان است . از جنوب از قله تهت سلیمان تا حدود گردنه کندوان و به خط الراس اصلی البرزمحمدود می گردد ورود چالوس از کنار آن می گذرد .از شمال به بخش چالوس از مشرق به دهستان کجور و از مغرب به دهستان وکوههای دو هزارو سه هزار تنکابن متصل است . هوای بخش به نسبت پستی و بلندی متغییر است قسمت عمده سرد سیر و فقط کنار رود خانه چالوس معتدل است . زمستانهای بسیار سرد و تابستان خنک و معتدل دارد که بعضا ارتفاع برف در زمستان در منطقه شهر به حدود 80تا 100سانتی متر می رسد مرکز آن حسن کیف است . پیشینه تاریخی و باستانی : منطقه کلاردشت بخشی از سرزمینی است که به کلارستاق معرو ف است و به دو بخش کوهستان و دشت تقسیم می شود . بخش کوهستان منطقه بیرون بشم که مرکز آن مرزن آباد است و بخش دشت کلارستاق است که شامل نواحی ما بین رود خانه های نمک آبرود و چالوس که امروزه قشلاق کلارستاق و مرکز آن شهر چالوس است . منطقه کلاردشت خود جزء کوهستان کلارستاق است و دشت کوچکی را تشکیل می دهد . اراضی حاصلخیز کلاردشت از دیر گاهان گرو ههای انسانی را به خود جذب کرده است . اشیایی که در حفریات باستان شناسی کشف شده است مربوط به سه هزار سال پیش است . کلارستاق در دوران حکومت های مختلف مرکزی و قد رتمند ی چون سامانیان , آل بویه , سلجوقیان زیر سلطه بوده و سپس تحت تسلط حکام و حکومتهای محلی چون پادوسبانان , باوندیان ,زیدیان و سادات مرعشی قرار گرفتند . و چون مناطق دیگر ایران از آسیب حمله مغو لان وتیموریان بی نصیب نماندند . در زمان صفویه و حکومت شاه عباس منطقه کلاردشت زیر نظر حکومت مرکزی در آمد و قسمتی از جاده شاه عباسی از منطقه کلاردشت در نزدیکی دهکده پیشنبور می گذشت . سرزمین کلاردشت همواره حکو متگزاران را به سوی خود جلب می کرد . کلاردشت از حیث آثار باستانی بسیار غنی است و شکار گاه ویژه ناصر الدین شاه قاجار بود . یکی از آثار تاریخی تپه کلار است که به ثبت آثار تاریخی ایران با شماره 489در آمده است . تپه کلار با ارتفاعی 7تا12متر و مساحت حدو دا 50هکتار در برمی گیرد که مرکز حکومت های حاکمان کلارستاق بوده است . جاذبه های گردش گری کلاردشت : 1- دریاچه ولش با وسعتی در حدود 20هکتار در ارتفاع 1050مترو عمق آن 30متر می باشد . 2- آبشار زیبای اکاپل در امتداد رود زیبای سرد ابرود در غرب محله رود بارک 3- جاده جنگلی و جنگل انبوه کلاردشت 4- نهر ملک جوب که از سردابرود سرچشمه می گیرد و مربوط به دوران سلجوقیان است . 5- بقعه های متبرکه امام زاده حقانی ,اقا سید حسن و اقا عبد الرضاو..... 6- غار دیو چال و غار هریجان 7- دامنه های رو د خانه سرد ابرود 8- کاخ تاریخی کلاردشت 9- هتل نیمه کاره رضا شاه 10- تپه تاریخی کلار 11ساختمان تاریخی ارتش روس و........ حاکمان و افراد معرو ف تاریخی در کلاردشت : 1- پادشاه کلاردشت و کلارستاق شاه نعیم آقا کلاردشتی بود که در تپه تاریخی کلار زندگی می کرد وی در اواخر دوران صفویان در اوایل زمان نادرشاه افشار در تپه کلار کاخی ساخت و خود را شاه کلارستاق معرفی کرد و چون دارای قدرت فراوانی بود مردم مجبور به اطاعت از وی بودند . نعیم شاه به نام خود سکه ای ازطلا ضرب کرد و روی سکه این طور نوشت : آب دریا , لنگر کشتی , سکه برزر می زند آقا نعیم کلاردشتی . این قضیه بک گوش حاکمان وقت ایران میرسد و تصمیم به نابودی وی می گیرند در لشگر کشی نادرشاه به قفقاز که از کلاردشت بود این فرد را دستگیر و به قتل می رسانند و در روایاتی دیگر این مربوط به عهد کریمخان زند بود وی اردویی را مامور ساخت وبه کلاردشت فرستاد تا نعیم شاه را دستگیر کرده وبه اصفهان بردند و چشم هایش را در آوردند . عمارت نعیم شاه تا سال 1250هجری موجود بود هنوز هم آثاری از قبیل اجر در و پنجره و تکه های ظروف سفالی در آن موجود می باشد . در کتابهای تاریخ طبرستان پس از اسلام و تاریخ رو یان و لغت نامه دهخدا از کلاردشت و کلار صحبت شده است . 2- حبیب اله خان ساعد الدوله پسر ولیخان سرتیپ تنکابنی و پدر محمد ولیخان سپهسالاردلیر و فرمانده لشکر محمد شاه قاجار . 3- محمد خان سرتیپ کلارستاقی (فقیه)از نامدارن اردوی شمال در فتح تهران انسانهای تاریخی که به کلاردشت عزیمت نمودند 1-ناصر الدین شاه قاجار 2-رضا خان میر پنج (رضا شاه ) 3- محمد رضا شاه 4-نادر شاه = سفر ناصر الدین شاه به کلاردشت : در سال 1283در سفر به شمال ایران پس از گذراز سواد کوه ,شیرگاه ,ساری ,بهشهر , بابلسر , بابل , آمل , وچند روز توقف در بلده( نور ) به کلاردشت آمد و مدت 6روز در کلاردشت اقامت داشت و از راه هزار چم وارد تهران شد . در حاشیه سفر خود به کلاردشت در هنگام شکار و گردش تا ارتفاعات لنگاه ( عباس آباد ) رفته در راه برگشت به کلاردشت چشمش به خواهر زیبای ایلخان خواجوند افتاد اذا ان دختر را از پدرش سبحانقلی خان خواجوند که سمت ریاست ایل را بر عهده داشت خواستگاری نمود و او را باخود به تهران آورد . ناصر الدین شاه هم سبحانقلبی خان که فردی دارای اندام رشید و صولتی فرا خور نام داشت به مقام افسرس اعطا نمود و علاوه بر سمت ایلخانی به نفرات زیر دستش به داخل سپا استر آباد آورد . راه ناصر الدین شاهی = ناص رالدین شاه از موسیو کاستگرخان مهندس شرکت نمساوی را مامور ساختن راه چالوس کرد ابتدا این راه از منظریه و شمیران شروع و به کلاردشت و چالوس ختم می شد . در سال 1281به فرمان ناصر الدین شاه مسیو البرد مامور تسطیح راه هزار چم شد حاج میرزا یحیی خان نوری مسئول تهیه و جمع آوری کارگران بود و در سال 1317به دستور رضا خان و برای پیشگیری از سقو ط بهمن تونل کندوان به طول 1800متر با بیل و کلنگ ساخته شد . جاده مرزن آباد به کلاردشت زمان ناصر الدین شاه را ه مال رو بود و تا آخرین قریه کلاردشت کشیده شده بود . در زمان رضا خان به علت علاقه شاه و خانواده اش به کلاردشت این راه مال رو به راه شوسه تبدیل شد . کاخ تاریخی کلاردشت در مرداد سال 1332 که محمد رضا برای هوا خوری تابستان به همراه ثریا در این کاخ ییلاقی زندگی می کردند این کاخ در سال 1317در اواخر حکومت رضا خان ساخته شده بود هتل نیمه کاره پهلوی نیز در همان سال در کلاردشت بنا نهاده شد . آثار باستانی کلاردشت آثار باستانی کلاردشت به سه دسته تقسیم می شوند 1-سفالین 2- زرین 3- مفرغ و نقره کاسه و خنجر طلایی و شمشیر و تعدای ظروف سفالین به نام عتیقه کلاردشت در موزه ایران باستان نگهداری می شود و همچنین قبور زرتشتی در نقاط مختلف کلاردشت و جود دارد . که دفینه های مربوط به قرن ده پیش از میلاد مسیح است از گورستان قدیمی کرماب نیز مربوط به زرتشتیان نیز می باشد امام زاده ها و سادات کلاردشت 1-مرحوم سید حسن میر عابدینی ( آقا سید حسن ) از اهالی کوهپر 2-امام زاده خلیل 3- بقعه اقا عبد الرضا پردنگون مربوط به سال 1267 4-بقعه سید محمد بن جعفر صادق در سال 1276 5- امام زاده یحیی چلاجور 6-امام زاده سه تن کردیچال که از نوادگاه امام موسی کاظم می باشند 7-زیارتگاه امام زاده حقانی ( سید هادی حقیقی ) با ستون و تزئینات چوبی مربوط به سال 490قمری 8-بقعه آقا شاه علمدار در پایین کوه علم کوه از سنگ و گچ و سق آن از چوب است غارهای کلاردشت در ارتفاعات منطقه کلاردشت غارهای فراوانی و جود دارند که بسیاری از آنها هم ناشناخته مانده است که برخی از این غارها به ظاهر شناخته شده اند . غار یخ مراد در هریجان و غار دیو چال معادن کلاردشت 1- معدن باریت در روستای الیت 2- معدن سرب راشک در رودبارک 3- معدن سرب شکوه در رود بارک 4- معدن سرب والت 5- معدن فسفات دلیر 6- معدن سنگ رودبارک که دارای سنگهای گرانیت است که این سنگها در متروی تهران می باشد و به کشو هایی مثل ایتالیا نیز صادر می باشد که کلیه معادن د رحال حاضر غیر فعال هستند . طوایف و گویش ها در کلاردشت طوایف در کلاردشت دو دسته بودند 1- گیل 2- ایل گیل طایفه اصلی کلاردشت و ایل طوایف غیر اصلی و یا مهاجر کلاردشت می باشند که توسط سلاطین وقت از خارج از منطقه به کلاردشت کوچانده شده اند در اواخر دوره زندیه و اوایل دوره قاجاریه عده ای از ساکنین اطراف کرمانشاه و کردستان به کلاردشت و اطراف چالوس کوچ داده شده اند که خواجوند های کلاردشت از این دسته اند . هانری فیله در کتاب مردم شناسی می نویسد : اوردن قبایل خواجوند و کرد در کجور و کلاردشت فقط برای ارعاب ساکنین اصلی آن سرزمین و مشغو ل نمودن آنان با جنگ هاو نزاع های خانوادگی بوده است ) . از جنگ های طایفه ای که بین ایل و گیل صورت گرفت جنگی بود که جمشید خان خلعتبری فرزند ساعد الدوله با قوای چریک ملی تنکابن و کلاردشت به قلع و قم و کشتار کرد های خواجوند پرداخت و حدود 500نفر از زن و مرد در این جنگ کشته شدند . سر انجام پس از سه ماه آشفتگی در منطقه نمایندگانی از طرف حکومت مازندران و دربار قاجار به قائله خاتمه بخشیدند و آرامش را به آنان بر گرداندند . گویش های اصلی ایل ها کردی و لکی و گویش گیل ها عموما گیلکی است . از ایلهای مهاجر عبارتند از 1- سلطانقلی خانی 2- کاکاوند 3- لک 4-خواجوند 5- دلفان از بومیان و گیل کلاردشت عبارتند از ازوج , انگورج , عسگرج , مجلج بودند و گویش انها گیلکی است . مراسم و رسومات محلی کلاردشت ازدواج که خود به مراحل زیر تقسیم می شود : 1- نامزدی 2- خیاط نشانی 3-خرج بار 4-حنابندان 5-روز عروسی 6- پاتختی 7- دزد شب نشینی با توجه به جذابیت مراسم ازدواج در این منطقه به طور خلاصه به توضیح در مورد بخشهای مختلف این مراسم می پردازیم : = مراسم نامزدی : هنگامی که پسری از خانواده دختر برای ازدواج موافقت و یا به اصطلاح بله گرفت شبی را برای اعلام رسمی نامزدی انتخاب می کنند . در آن شب خانواده داماد موظف است عده ای از نزدیکان و خانواده عروس نیز اقوام درجه اول خود را برای صرف شام به منزل دعوت می کنند کلیه هزینه ها توسط داماد پرداخت می شد . آن شب پلو و خورشت و شیرینی و میوه یک دست لباس کامل و حلقه نامزدی چای و کله قند در مجمعه های مقعر قرارمی گیرد که روی آن را باروسری های رنگی می پوشاندند و چندین دختر جو ان برسر می گذاشتند و با هلهله و شادی به خانه عروس می بردند این معمانی را بله پلو یا آره پلو می گفتند و پس از صرف شام و شرینی نامزدی دختر و پسربه همگان اعلام می شد . = خیا ط نشانی : یک هفته قبل از عروسی خانواده داماد یکی از خیاطان محلی را به خانه می آوردند و در مدت پنج روز به دوختن چندین دست لباس برای داماد و عروس می پرداختند و این مراسم خیاط نشانی نام داشت . در این مراسم تعدادی از فامیل نزدیک برای تبریک به عروس و داماد مقداری پول به آنها هدیه می دادند . = خرج بار : روزقبل از عروسی از خانه داماد تعدادیاسب و قاطر و الاغ را که بار آنها رختخواب و چمدان و هیزم و قالی و صندوق و برنج و روغن و تعدادی گوسفند و دیگر جهیزیه عروس باشد به خانه عروس فرستاده می شود مردان و زنان و کودکان با هلهله و تبریک وتهنیت آن را بدرقه می کنند و پس از تحویل قبض رسید از جانب خانواده عروس به داماد داده می شود . = مراسم حنابندان : یک شب قبل از عروسی در خانه عروس مراسمی برپا می شود و به نام حنابندان و آن شب که معمولا پس از صرف شام و اواخر شب مراسم انجام می شود . مجمعه به سرها از خانه داماد نقل و نبات و قند و چای و شیرینی و انواع و اقسام میوه فصل وکاسه ای از حنای آب گرفته به خانه عروس می برند . با اجازه بزرگتر ها عروس و داماد را درمیان مجلس برروی صندلی می نشانند و ساق دوش داماد که به زبان محلی زوما برار نام دارد بروی شانه داماد لنگی یا پارچه ای قرار می دهد وسه سکه پنج یا ده ریالی را که قبلا در داخل ظرف حنا قرار دارد بیرون می آوردند و در کف دست داماد قرار می دهد و سه کودک پدر دار که قرد آنها می رقصند هرکدام سکه ای را از کف دست داماد گرفته و در جیب خود می گذارند و این مراحل نیر یرای عرو س خانم توسط ساق دوش عروس که زنی از بستگان خودش است به همین ترتیب انجام می شود .این ساقدوش عروس ورنشین نام دارد . در پایان ظرف حنا بین دختر و پسر های مجرد گردانده می شود . این کار طبق رسم باعث باز شدن بخت دختر و پسر می شد . = روز عروسی :روز عروسی داماد رابرای اسلاح سر می بردند و سرش را اسلاح می کردند با هلهله به حمام می بردند و پس از حمام به ملاقات مهمانها می رفت و پس از تبریک گفتن مهمانها به داماد و روبوسی پولی را بر پیشانی داماد میزدندند ودر جیبش قرار می دادند که به این رسم ( سوال سر ) به معنی روی پیشانی گفته می شد .پس از صرف نهار شخصی با سینی که در آن شرینی قرار داشت به مجلس می آمد و هدایا را که غالبا پول نقد بود دریافت می کرد و شخصی هم به عنوان میرزا بنویس در دفتر نام و مبلغ پول هدیه پرداختی شخص به داماد را می نوشت و باصدای بلند می گفت :آقای ...... مبلغ ...... عروسی پسرش . و همگان برای آن شخص دست می زدند .در پایان هم شخصی که بیشترین هدیه را به داماد تقدیم می کرد که عموما پدر یا برادر یا عمو ویا دای داماد بودن به همگان معرفی می شد و همه اور امورد تحسین و تشویق قرار می دادند . مبالغ جمع شده طی لیست نوشته شده به داماد برای گذراندن مایحتاج زندگی و ادامه زندگی مشترک سپرده می شد . بعد از ظهر همان روز برای آوردن عروس به خانه داماد , داماد سوار بر اسبی که تزئین شده بود و با دهل و تشریفات خاص به خانه داماد می اوردند و دهانه افسار اسب هم در دست داماد بود پس از آوردن عروس به خانه داماد یکی از نزدیکان پسر بچه ای را در بغل عروس خانم و داماد به نیت انکه بچه اول پسر باشد قرار می دادند .شخصی هم که به عنوان ور نشین عروس به همراه او می آمد بعد حجله (زفف ) مرد بودند داماد و باکره بودن عروس خانم را به پدر و مادر داماد اعلام می کرد و هدیه در یافت می کرد . = مراسم پاتختی : در روز پاتختی هم عده ای از زنان فامیل عروس به خانه داماد آمده برای دیدن عرو س و داماد با هدایای که معمولا کالا و لوازم زندگی است به عروس خانم تقدیم می نماید و بدین ترتیب مراسم عروسی پایان می یابد . = دزد شب نشینی : در شب پاتختی هم عرو س و داماد بدون اینکه به کسی اطلاع دهند به خانه پدر س عرو س آمده و هدیه ای را دریافت می گنند که به دزد شب نشینی معرو ف است . فرهنگ کلاردشت کلاردشت دارای فرهنگ غنی و وسیعی است که حداقل از هر خانواده 4نفری دو الی سه نفر و بعضا همه دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر هستند . بنیان گذار فرهنگ کلاردشت هادی آل حبیب بود که یک باب مدرسه در سال 1301در بلده و در سال 1306در روستای کردیجال کلاردشت به نام مدرسه رودگی ایجاد کرد . اولین دبیر ستان در کلاردشت در سال 1301بنام شهامت توسط محمد تقی بینش ساخته شد . دبستان خاقانی در مرکز کلاردشت یعنی حسن کیف در سال 1315 ساخته شده است و رهنمایی خاقانی نیز در سال 1333ساخته شد . فرهنگ وتودن در کلاردشت در دوران باستانی شناسایی شد که کارشناسان طبق آثار کشف شده کلاردشت را در دوران سوم زمین شناسی تخین زده اند . با پیشرفت علوم در کشور ما کلاردشت نیز مانند همه جای ایران پیشرفت چشم داشتی در ایران داشته و سالانه تعداد زیادی هیت علمی به دانشگاههای داخل و خارج معرفی می کند انواع باز های محلی و سنتی عبارتند از کل کایی , هفت سنگ , هلینگه , و سنگ سنگ رارا بردار و برو بود .و..... بود به طور خلاصه به هریک از انها می پردازیم . === کل کایی : تعدای سنک تخت و نسبتا بزرگ راد در یک سمت و تعدادی دیگری را در سمت دیگر به فاصه 40تا 50 متری قرار میدادند و تعدای از افراد در سمت چپ و تعدادی در سمت راست با زدن تعدادی سنگ که در دست داشتن با تعداد پرتاب مشخص باید سنگهایی که در زمین نشانده شده است رابا سنگ زدن بیندازند هر گروه که برنده شد بردوش گرو ه دیگر سوار شده و این مسیر را سواری می خورند . = هفت سنگ : دو گروه دو یا سه نفری تعداد هفت سنگ را روی هم قرار می دادند و با توپ به سنگ ها می زدند هر تعداد سنگ که می افتاد گروهی که توپ را پرتاب کرد ند با ید گروه دیگر را دنبال کرده و تا قبل از انکه انها سنگها را به حالت اول خود بچینند با توپ آنها را بزنند . = هلینگه که لیلی امروز ی است به توضیح در مورد آن نمی پردازیم . = سنگ سنگ راه راه : تعدادی از افراد کنار هم قرار می گرفتند و دستشان را در پشت کمر خود می گذاشتند و شخصی هم به یه تکه چوب کوچکی که در دست داشت در دست یکی از انها می گذاشت و با صدای بلند می گفت سنگ سنگ رارا بردارو برو تا حواص همه را پرت کند شخصی که ازکروه این چوب را می گرفت اگر توانست بدون متوجه شدن نفرات بغلی خود از گروه جدا شود برنده است و اگر فردی متوجه فرار او شد می تواند با لگد او را بزند و او برنده بود و باید نفری که جوب در دست دیگران قرار می داد جایش را باید به برنده می سپرد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد